یاکوبسن و انواع ترجمه
رومن یاکوبسن زبان شناس روسی در 1896 در روسیه به دنیا آمد و در حوزه های زبان شناسی، ادبیات رسمی و ادبیات عامه به تحصیل پرداخت. او در سال 1915 در نوزده سالگی حلقه زبان شناسان مسکو را با همکاری پتر بوگاتیرف و گریگوری وینوکور راه اندازی کرد و ریاست آن را خود به عهده گرفت تا به طور جدی به مطالعه زبان شناسی، ادبیات، عروض و فرهنگ عامه بپردازند. اما پس از تشکیل انجمن مطالعه زبان شعر در پترزبورگ، با آن گروه نیز ارتباط برقرار کرده و در برنامه هایشان مشارکت داشت. اعضای این گروه بعدها به عنوان فرمالیست های روسی شناخته شدند.
فرمالیسم روسی: یکی از مکتب های نقد ادبی در زمینه پژوهش ادبی روسی که در سه دهه نخست قرن بیستم از دهه 1910 تا 1930 شکل گرفت. صورت گرایی یا فرمالیسم روسی بر اهمیت فرم یا شکل تأکید گذاشت و در پی کشف قوانین درونی زبان و ادبیات بود. این مکتب شامل کارهای تعدادی از دانشمندان بسیار تأثیرگذار روسی و شوروی است مانند ویکتور شکلوفسکی، یوری تینیانوف، ولادیمیر پراپ، بوریس ایخن باوم، رومن یاكوبسن، بوریس ویکتورویچ توماشفسكی، گریگوری گوكوفسكی كه بین سال های 1914 و 1930 با ایجاد ویژگی و استقلال زبان و ادبیات شعری انقلابی در نقد ادبی ایجاد كرد.
ترکیب مطالعات حلقه زبان شناسان مسکو و فرمالیست های روس به ایجاد شاخه هایی همچون نقد ادبی، نشانه شناسی، ساخت گرایی، زبان شناسی ادبی، سبک شناسی و مطالعات فرهنگی انجامید. در سال 1925، یاکوبسن به پراگ مهاجرت کرد و همچنان ارتباط خود با دوستانش در این دو گروه را حفظ کرد. در پراگ در تاسیس حلقه زبان شناسی پراگ همکاری کرد و در ارائه نظریه واج شناسی با نیکلای تروبتسکوی نقش داشت که لوی اشتراوس از آن با عنوان انقلاب واج شناسی یاد می کند.
مکتب زبان شناسی پراگ: یکی از مکاتب زبان شناسی در قرن بیستم بود. پایه گذار اصلی این مکتب، ویلم ماتسیوس است. فعالیت های این مکتب به طور غیررسمی در سال ۱۹۱۹ آغاز شد و در سال ۱۹۲۸ در همایشی در لاهه هلند، رسماً از سوی پایه گذاران معرفی گردید. این حلقه تا سال ۱۹۳۹ فعال بود. پس از آن، اعضای مکتب، فعالیت های خود را به صورت انفرادی در نقاط مختلف جهان ادامه دادند.
یاکوبسن سپس به دانمارک، و بعد نروژ و در نهایت به سوئد رفت. در سال 1941 به آمریکا مهاجرت کرد. حاصل آشنایی او با لوی اشتراوس، طراحی نظریه مردم شناسی ساختاری بر اساس نظریه واج شناسی بود.
در باب ابعاد زبان شناختی ترجمه
در میان آثار یاکوبسن، مقاله او در سال 1959 در باب ابعاد زبان شناختی ترجمه که به ماهیت فرایند ترجمه مربوط می شود دارای اهمیت زیادی است. کلمه «زبان شناختی» در عنوان این مقاله مفهومی فراتر از علم زبان شناسی را در نظر دارد. این مقاله به ترجمه به عنوان یک عمل نگاه نمی کند بلکه آن را از دیدگاه نشانه شناسی بررسی می کند یعنی ترجمه را به عنوان یک مفهوم (concept) بررسی می کند.
مثلا یاکوبسن از برتراندراسل نقل می کند که کسی نمی تواند واژه «پنیر» را درک کند مگر آن که با معادل غیرزبانی پنیر آشنایی داشته باشد یعنی پنیر واقعی. بدین ترتیب، راسل معتقد است واژه به همان شکلی که هست نمی تواند معنا را منتقل کند مگر آنکه افراد آنها را در دنیای واقعی تجربه کرده باشند. یاکوبسن برای حل این مساله پیشنهاد می کند که می توان در ترجمه بین زبانی درباره این که پنیر چیست توضیح دهیم تا خواننده مقصد معانی احتمالی آن را درک کند.
انواع ترجمه از دیدگاه نشانه شناسی
رومن یاکوبسن در بررسی جنبه های زبان شناختی ترجمه، ترجمه را به سه دسته تقسیم می کند:
ترجمه درون زبانی (intralingual translation) که به آن rewording یا paraphrasing نیز می گویند. این نوع ترجمه، تعبیری از نشانه های کلامی به وسیله نشانه های کلامی دیگر در همان زبان است. در این نوع ترجمه زبان مبدأ و زبان مقصد نداریم. یعنی ترجمه در یک زبان اتفاق می افتد مثل تبدیل نظم به نثر
ترجمه بین زبانی (interlingual translation) که به آن translation proper یا ordinary translation هم می گویند و همین نوع ترجمه است که امروزه محور مطالعات ترجمه محسوب می شود. این نوع ترجمه، تعبیری از نشانه های کلامی یک زبان به وسیله نشانه های کلامی یک زبان دیگر است.
ترجمه بین نشانه ای (intersemiotic translation) که به آن transmutation هم می گویند. این نوع ترجمه، تعبیر نشانه های کلامی به وسیله نشانه های غیرکلامی است.
تعادل و معنای زبان شناختی از نظر یاکوبسن
یاکوبسن برای اولین بار به بررسی تعادل در ترجمه پرداخت و به پیروی از سوسور تنها مشکل زبان و تمرکز اصلی علم زبان شناسی را علم تعادل می دانست. از نظر او، پیام متن مبدا و مقصد یکسان نیستند. زیرا به دو نظام رمزگذاری زبانی متفاوت تعلق دارند که واقعیت را به گونه ای مختلف ابراز می کنند.
از نظر یاکوبسن، تعادل کاملی بین واحدهای معنایی دو زبان وجود ندارد و زبان ها اساسا در آنچه باید انتقال دهند و نه آنچه که می توانند منتقل کنند با هم تفاوت دارند. در نتیجه واحد ترجمه از نظر یاکوبسن، در سطح پیام است. او معتقد است تفاوت های زبانی در سه سطح رخ می دهند: جنسیت (gender)، وجه (aspect) و حوزه های معنایی (semantic fields).
توری و نقد یاکوبسن
یاکویسن تعریف دقیقی از ترجمه یا نشانه ارائه نداد. او تقسیم بندی سه نوع ترجمه را بر اساس تعابیر نشانه شناختی یک نشانه کلامی ارائه داد و مرز مشخصی میان ترجمه بین نشانه ای و ترجمه بین زبانی نیز ارائه نکرد. توری معتقد است دسته بندی یاکوبسن از انواع ترجمه از دیدگاه زبان شناسی انجام شده و بر مبنای ساخت گرایی است به خصوص در مورد تعادل.
توری به جای دسته بندی سه گانه یاکوبسن، دسته بندی دوگانه ای به این صورت ارائه داد: ترجمه درون نشانه ای (intransemiotic translation) و بین نشانه ای (intersemiotic translation) و بعد پیشنهاد کرد که ترجمه درون نشانه ای خود به دو نوع ترجمه درون زبانی و بین زبانی تقسیم می شود و ترجمه بین نشانه ای نیز به معنای ترجمه از یک زبان به غیرزبان است. توری تعریف دقیقی از نشانه ارائه نداد اگرچه نشانه را به عنوان نقطه شروع در نظر گرفت.
درباره مریم پورگلوی
مریم پورگلوی، مترجم، مولف، مدرس دانشگاه و محقق اهل ایران است. او فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد مطالعات ترجمه است و به ویژه به مباحث مرتبط با ترجمه و فناوری و تاثیر فناوری های نوین بر روی صنعت ترجمه می پردازد.
نوشتههای بیشتر از مریم پورگلوی
دیدگاهتان را بنویسید