فرهنگ در ترجمه
یکی از معضلاتی که مترجمان با آن روبرو هستند ترجمه آیتم های فرهنگی در آثار ادبی است. مفاهیم و ایده های فرهنگی زیادی در یک زبان وجود دارند که ممکن است در زبان دیگر اصلا وجود نداشته باشند و مهم ترین چالش مترجم، پیدا کردن معادل دقیقی برای این آیتم هاست به گونه ای که مفاهیم فرهنگی به طور کامل به زبان مقصد منتقل شوند.
از زمان سیسرو و سنت جروم، بحث درباره ترجمه کلمه به کلمه و ترجمه مفهوم به مفهوم به عنوان دو راهکار متداول ترجمه وجود داشته است. البته این بحث در سرتاسر تاریخ ترجمه غالب بوده است، از جمله در تقسیم بندی نایدا که به دو نوع تعادل صوری و تعادل پویا پرداخته است، همین طور نیومارک که دو نوع ترجمه معنایی و ارتباطی را معرفی کرده و نیز در ترجمه آشکار و نهان از جولیان هاوس و موارد دیگری از این قبیل.
نیومارک از ترجمه تحت اللفظی و کلمه به کلمه حمایت می کند اما البته یک شرط دارد و آن این که حتما تاثیر معادل باید حفظ شود. تاثیر معادل بدان معناست که ترجمه باید در مخاطب متن همان تاثیری را بگذارد که روی خواننده زبان مبدا گذاشته است که این مساله خود جای بحث بسیار دارد. البته در اواسط قرن بیستم، توجه به فرهنگ در ترجمه نیز ملموس تر می شود.
بومی سازی و بیگانه سازی دو راهکار ترجمه ای هستند که توسط ونوتی معرفی شدند. بومی سازی یعنی ترجمه با توجه به ارزش های فرهنگ زبان مقصد باید انجام شود و متن نهایی رنگ و بوی ترجمه نداشته باشد یا به عبارتی، خارجی به نظر نرسد. اما بیگانه سازی به معنای ترجمه با حفظ ارزش های فرهنگ مبدا است که ممکن است حتی با ارزش های فرهنگی زبان مقصد هم تفاوت قابل ملاحظه ای داشته باشند.
ترجمه ادبی فعالیت پیچیده است و شامل مسائل فرهنگی و اجتماعی می شود. مساله مهم در ترجمه ادبی آن است که مترجم باید از خلاقیت بسیار بالایی برخوردار باشد و در حین ترجمه از آن استفاده کند زیرا مترجمان ادبی با فرهنگ های مختلف سروکار دارند و متون ادبی معمولا جزو فرهنگ یک ملت محسوب می شوند و در نتیجه سرشار از آیتم های فرهنگی هستند.
درباره مریم پورگلوی
مریم پورگلوی، مترجم، مولف، مدرس دانشگاه و محقق اهل ایران است. او فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد مطالعات ترجمه است و به ویژه به مباحث مرتبط با ترجمه و فناوری و تاثیر فناوری های نوین بر روی صنعت ترجمه می پردازد.
نوشتههای بیشتر از مریم پورگلوی
دیدگاهتان را بنویسید